سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اینک نوشتن دوستان را دوست دارم.فقط عیبش اینه که عجیب بیشتر آن نوشته ها مجهول هستند.حتی اگه بگویم مشکوک،بی ربط نگفته ام.راننده آمبولانسی که اومده بود اینک، را دیدین؟
 چهارشنبه 86 بهمن 3 , ساعت 8:32 صبح |[ پیام]

داشتم فکر می کردم شاخص دین چیه؟چه جوری میشه فهمید دین داریم یا نه؟آیا نمازه؟روزه است؟خمس و زکاته؟اگه اینا نیست ؛پس چیه؟شما می‏دونین؟


 چهارشنبه 86 بهمن 3 , ساعت 8:29 صبح |[ پیام]

داشتم فکر می کردم شاخص دین چیه؟چه جوری میشه فهمید دین داریم یا نه؟آیا نمازه؟روزه است؟خمس و زکاته؟اگه اینا نیست ؛پس چیه؟شما می‏دونین؟


 چهارشنبه 86 بهمن 3 , ساعت 8:29 صبح |[ پیام]

سرما خوردگی اصلا با اینک نوشتن جور در نمیاد.


 چهارشنبه 86 بهمن 3 , ساعت 8:27 صبح |[ پیام]
به نظر می‏رسد اینک نویسان بد دو شیفته هستند تا مبادا صفحه نخست پارسی بلاگ بی اینک بمونه.دوستان شیفت شبانه و دوستان شیفت روزانه.به نظر می‏رسه ما نخودی هستیم.هر وقت موقعیت را مغتنم بشماریم،اینک رو پاس می‏داریم.
 پنج شنبه 86 دی 27 , ساعت 4:19 عصر |[ پیام]
< language=java>
اگه واقعا دوای میگرن را کسی دیگه بلده، پس زودتر اعلام نمیکند؟
 پنج شنبه 86 دی 27 , ساعت 4:16 عصر |[ پیام]
کاروان و قافله‏ی عزا فردا صبح به گمانم به میدان امام رهسپار بشوند...کاش بتوانم بروم.فردا نماز جمعه همراه با قافله‏ی عزا...باید برای فرزندانم زمانی به یاد ماندنی باشد.
 پنج شنبه 86 دی 27 , ساعت 4:6 عصر |[ پیام]
لنگوییچ برابر جاوا؟بی اختیار من می‏آید و هروقت دلش می‏خواهد غزل خداحافظی می‏سراید...هر چه می‏کشم از این جهل است.خدا خیرت ندهد جهل...
 پنج شنبه 86 دی 27 , ساعت 4:4 عصر |[ پیام]
سایه جان!کجایی؟بهتری خواهر جان؟
 پنج شنبه 86 دی 27 , ساعت 4:2 عصر |[ پیام]
امشب شب تاسوعاست.الان بهترین فرصته که فرزندانم را با پیش زمینه‏ذهنی و آماده به مجلس حضرت ابوالفضل(ع) ببرم.
 پنج شنبه 86 دی 27 , ساعت 4:1 عصر |[ پیام]
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >