دلم بدجور برای داداشهایم تنگ شده.کاش موفق بشم زیارتشون کنم.
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 6:16 عصر |[ پیام]
دلم میخواد با یه تیر هزار تا نشون بزنم.هم زیارت برم و هم همه ی دوستان وبلاگی رو یه دفعه ببینم.یعنی میشه؟امکانش هست؟
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 6:14 عصر |[ پیام]
< language=java>
>
الهه خانم...ضحی خانم...کوثر خانم...دیگه کی خانم...همه تون بیان اردو.اونجا همدیگه رو ببینیم.باشه؟اردو 18 بهمنه .یادتون باشه...
الهه خانم...ضحی خانم...کوثر خانم...دیگه کی خانم...همه تون بیان اردو.اونجا همدیگه رو ببینیم.باشه؟اردو 18 بهمنه .یادتون باشه...
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 6:13 عصر |[ پیام]
< language=java>
>
منم اولش فکر کردم شاخص دین نمازه.اما بعد فهمیدم نه .نماز نیست.فقط صداقته ...صداقت.می تونین بپرسین.مادرانه الکی حرف نمی زنه.باور کنین.
منم اولش فکر کردم شاخص دین نمازه.اما بعد فهمیدم نه .نماز نیست.فقط صداقته ...صداقت.می تونین بپرسین.مادرانه الکی حرف نمی زنه.باور کنین.
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 5:16 عصر |[ پیام]
< language=java>
>
دلم می خواد با این اردوی سایت وصله برم قم و جمکران.اما آخه تنهایی برم؟کاش می دونستم دوستان هم هستند یا نه؟
دلم می خواد با این اردوی سایت وصله برم قم و جمکران.اما آخه تنهایی برم؟کاش می دونستم دوستان هم هستند یا نه؟
شنبه 86 بهمن 6
, ساعت 5:9 عصر |[ پیام]
میبینین...دوستان همه تا صبح بیدار میمانند.من که مثل آدم حسابیها اول صبح میام پای سیستم،هیچ کس نیست.چون الان همهشان خوابند.اینک نویسی تنهایی یه جوریه انگار...
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:36 صبح |[ پیام]
آدم نمی فهمه اونجاها چه خبره.یه گوشه خبر را میدهند و در میروند.من میمانم با یه عالمه کنجکاوی...اونجا چه خبره؟
چهارشنبه 86 بهمن 3
, ساعت 8:34 صبح |[ پیام]