سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حالا باز خوبه دستم به اینک می‏رسه...و گرنه خیلی بد می‏شد...
 یکشنبه 86 دی 16 , ساعت 8:15 صبح |[ پیام]
الان دارم مریض داری می‏کنم.چقدر زبان تشکر آمیز بیمارم،خستگی رو از تن من به در می‏کند...
 جمعه 86 دی 14 , ساعت 11:16 صبح |[ پیام]
< language=java>
یادم باشه مریض نشم.اگه هم مریض شدم ،یادم باشه زبون تشکرم یادم نره.یادم باشه که مریض‏داری خیلی سخت‏تر از خود بیماری است.همین...
 جمعه 86 دی 14 , ساعت 11:15 صبح |[ پیام]

دارم عصبی می‏شم به شدت...هرکاری می کنم اول صبحی مدیریت مادرانه رو باز کنم نمی‏شه...چرا هرچی می نویسم تا میام ارسالش کنم ارور میده؟میگه سیستم قادر نیس متن را به پارسی بلاگ بفرسته؟؟


 سه شنبه 86 دی 11 , ساعت 8:14 صبح |[ پیام]
< language=java>
فردا آخرین مهلت برای من.حیف شد که داداشم رفت.نه...آقا معلمم رفت.از دانشگاه غیر حضوری هم بدم میاد.
 یکشنبه 86 دی 9 , ساعت 9:34 صبح |[ پیام]
آهای جناب رسپنا !! کلرجی من رو دریاب...
 سه شنبه 86 دی 4 , ساعت 8:37 صبح |[ پیام]
دیگه دارم مسلط می‏شم.مسلط می‏شم که بدون اینکه به شناسنامه‏ی وبلاگ نگاه کنم،میفهمم که صاحب وبلاگ چند سالشه؟مجرده یا متاهله؟متدیته یا بی‏دینه؟سیاسی یا غیر سیاسی؟چقدر روند رشد وبلاگ‏کلرجی من مشهوده.حتی میشه سیر رشد اونو رو درک کرد لابلای نوشته‏ها.
 سه شنبه 86 دی 4 , ساعت 8:35 صبح |[ پیام]
سلام...دارم کلرجی‏من را از آرشیوش می‏کشم بیرون.خدای من...چه خبره توش...حیف شد.حیف شد.کاش همون سالها به دنیای وبلاگ اومده بودم.حیف...
 سه شنبه 86 دی 4 , ساعت 8:32 صبح |[ پیام]
والله غیرت می‏خواد...از داداش آدم جلوی چشم آدم کار بکشن و آدم  هم نتونه کاری بکنه...والله طاقت می‏خواد...
 یکشنبه 86 دی 2 , ساعت 12:10 عصر |[ پیام]
< language=java>
کلمات کلیدی وبلاگ را تعریف کنید...یعنی چی؟چرا متوجه نمیشم؟لابد خنگوله ام من؟
 پنج شنبه 86 آذر 29 , ساعت 5:37 عصر |[ پیام]
<   <<   26   27   28   29      >