همه جمع شدند. حسن و مهدی و محمدحامد آمدهاند فیروزه؛ بهتر است بگوییم پناه آوردهاند به فیروزه. بندگان خدا آواره شدهاند.
یکشنبه 86 آذر 25
, ساعت 4:36 عصر |[ پیام]
امروز احساس کردم واقعا درختها کچل شدهاند. همهی برگها ریختهاند. امروز چه خبر است؟! چه هوایی شده است!
یکشنبه 86 آذر 25
, ساعت 3:52 عصر |[ پیام]
تو همه را میفهمی؛ مگر غیر از تو حرفی هم برای گفتن هست؟
تویی و تمام زندگی من... منم و زندگی مبهم تو...
تویی و تمام زندگی من... منم و زندگی مبهم تو...
یکشنبه 86 آذر 25
, ساعت 12:14 عصر |[ پیام]
علی دارد با مهدی نیکخواه دربارهی اردوی جنوب صحبت میکند.
یکشنبه 86 آذر 25
, ساعت 12:5 عصر |[ پیام]
امروز هم یکشنبه است و روز آوارگی ما! خدا عمر بدهد به فیروزه خانم که موقع آوارگی همیشه بهاش پناه میبریم.
یکشنبه 86 آذر 25
, ساعت 12:2 عصر |[ پیام]