ای پای همیشه بند در نت/ ای کوزهی خود شکسته بر نت/ با قبل، همیشه ناسپاسم/ از بعد، همیشه در هراسم/ وقت زَر خود تلف نمودم/ از گردش وب نبود سودم/ از خانهی وب فرار کردم/ خود را به قلم دچار کردم/ از اینک خود رهاییام ده/ با بعد خود آشناییام ده
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 8:17 عصر |[ پیام]
هر لحظهی ما پر است از صد اینک
با رفرش تو کسی نویسد اینک
الهام شده به قلب من که یک روز
مهرش به دل همه بیفتد اینک
با رفرش تو کسی نویسد اینک
الهام شده به قلب من که یک روز
مهرش به دل همه بیفتد اینک
دوشنبه 86 دی 3
, ساعت 8:10 عصر |[ پیام]
اینک که ز تو دورم و مهجور
در خلوت خود خسته و رنجور
نفرین به تو ای چشم غزلخوان
کردی تو دلم را ز خودم دور
در خلوت خود خسته و رنجور
نفرین به تو ای چشم غزلخوان
کردی تو دلم را ز خودم دور
یکشنبه 86 دی 2
, ساعت 9:25 عصر |[ پیام]
کاش میدانستی وقتی میخندی چهقدر خوشگـ... دوستداشتنی میشوی.
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 6:49 عصر |[ پیام]
اینکیها... ذلیلنشین... گمگور نشید...
هفتکور به یه پول...
حق عوضت بده.
هفتکور به یه پول...
حق عوضت بده.
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 5:16 عصر |[ پیام]
تا دم در خیمه رسیده بود... چند قدم مانده بود؛ هوا ابری شد. یادش آمد که صابونها را پهن کرده بود توی آفتاب تا خشک شود. نگران شد که باران، آنها را خراب نکند. بهاش گفتند برو... داخل خیمه نیا: «این یک مرد صابونیست!»
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 4:23 عصر |[ پیام]
تول تیپ لینکها را معمولا برای صاحب آنها میگذارم؛ که اگر روزی آمد و دید لینکش کردم بداند الکیالکی لینک نشده است.
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 4:20 عصر |[ پیام]