سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چقدر بعضی ها چیزن:دی!
انگار چشم ندارند ببینند یه نوشته ی خوب از خودمون بدیم بالا. هر بار با یک پست، می یاد میگه نوشته ی خودت بود.


 یکشنبه 87 تیر 9 , ساعت 1:19 عصر |[ پیام]
خدایا از روی پل کج و معوجی که ساخته شده رد شدن خیلی سخته. کاش تنها کمکی می کرد تا بهتر از اینها ساخته بشه و عبور از روی چوبهای پوسیده اش راحت تر می شد..
 یکشنبه 87 تیر 9 , ساعت 1:13 عصر |[ پیام]
چوب کاری کردن!!!!
 یکشنبه 87 تیر 9 , ساعت 1:11 عصر |[ پیام]
فقط از من می خواستی تا ناراحتش کتم. نمیشد به من نگی تا این کار رو نکنم؟ کاش فکرهای دیگه به ذهنش نیاد.
 یکشنبه 87 تیر 9 , ساعت 1:9 عصر |[ پیام]
کاش دو طرفه بود.
 یکشنبه 87 تیر 9 , ساعت 1:5 عصر |[ پیام]
خدایا! دیگه منو توی چنین شرایطی قرار نده که بخوام چنین حرفی رو بهش بگم. چرا باید من خواب ببینم؟ چرا؟ من که دیگه خودم را کنار کشیدم و کاری بهش ندارم.
 یکشنبه 87 تیر 9 , ساعت 1:2 عصر |[ پیام]
حیف که کار دارم و باید برم...
 
فعلا همین مادرانه جان!
 شنبه 87 تیر 8 , ساعت 6:33 عصر |[ پیام]

البته فقط برای عده ی خاصی اون حرف را زدم. وگرنه همه ی خواننده ها ی میلیونی و بزرگوار اینک که اینگونه نیستند.


 شنبه 87 تیر 8 , ساعت 11:50 صبح |[ پیام]
غریب اگر به غربت میانه ی گنج است
همین که شام شود آن غریب دلتنگ است.
 شنبه 87 تیر 8 , ساعت 11:48 صبح |[ پیام]
گفت: کمتر در این محل کنگر بخورید و لنگر بیندازید.
 شنبه 87 تیر 8 , ساعت 11:47 صبح |[ پیام]
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >