وقت ناهار شد. ناهار لوبیا پولو... بوش که خوبه ... حالا تا طعمش ...
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 1:19 عصر |[ پیام]
البته دیگه این عکس های تکرای هم مثل جوجه یا بچه یا....نباشه بهتره...توی صفحه ی اول پارسی بلاگ باید خیلی بهتر از اینا عکس قرار بگیره!!!
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 1:16 عصر |[ پیام]
خب، هر چی برای یک بار یا چند بار خوشمزس....نه برای چند هفته یا چند ماه....هر اندازه هم که بامزه باشه، دیگه از مزه می افته و بی نمک میشه...حالا یکی بره اونو برداره و یک عکسه جوجه( آخه همیشه یه جوجه کشی هم توی صفحه ی اول می دیدیم) یا خلاصه یک بچه ی دیگه بزاره
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 1:14 عصر |[ پیام]
تو رو خدا بیایید یه کاری بکنیم و به مدیران پارسی بلاگی بگیم، تو رو جونه....این عکسه صفحه ی اول پارسی بلاگ رو عوض کنند. به خدا دپرس شدم وقتی بعد از چند وقت اومدم و دیدم همونه....
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 1:11 عصر |[ پیام]
مدیریت محتوایی هم لذتی داره برای خودش. درسته که وقتت را میگیره ولی لذتی داره. جدید نوشتههای دوستان را میبینی و نوشتههای نو و وبلاگهای نو را میشناسی.
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 1:7 عصر |[ پیام]
این ویدئو کلوپی نمیخواد باز کنه فیلمهاش را پس بگیره. خسته شدم اینقدر این روزها اوردم و بردم. یه خلوار کار دارم ولی بی خیال.
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 1:5 عصر |[ پیام]
خیلی وقت است دفتر توسعه مهمان نبودهام. امروز میهمان هستیم. از صدقه سر این برف و تنبلیمان است.
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 12:59 عصر |[ پیام]
یکی می گفت: اگه توی سیستمت، با فایر فاکس کار می کنی، اگه بخوای پاسخ کامنتها رو بدی، نمیشه. نمی دونم درست می گفت یا من در بیاری بود!!!
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 12:53 عصر |[ پیام]
سلام به همه ی دوستان.
خب تعطیلیه دیگه. ما هم یک مرخصی به خودمان دادیم و از توی ترک اومدیم بیرون. خب یکی، یه کم مواد به من برسونه!!!. دارم از استخوون درد می میرم توی این یک هفته هه که نبودم.
خب تعطیلیه دیگه. ما هم یک مرخصی به خودمان دادیم و از توی ترک اومدیم بیرون. خب یکی، یه کم مواد به من برسونه!!!. دارم از استخوون درد می میرم توی این یک هفته هه که نبودم.
دوشنبه 86 دی 17
, ساعت 12:49 عصر |[ پیام]