کدام آتش زبان کرداین دعا در حقّ من یا رب
که دامن هر که را سوزد، مرا آتش به جان گیرد؟
«صائب»
یک متنی یک جایی مینویسی، یکی میآید ذوق میکند! یکی تفسیرش میکند، یکی هم میگوید حالم به هم خورد!
یوزرنیم اینک روی کامپیوتر بود. من هم دقت چندانی برای حفظ کردنش نکرده بودم!
الان که ویندوز عوض شده یوزرنیم هم پاک شده!
مدیر هم نداریم که ازش بخوام یوزرنیم را در اختیارم بزاره!
میگم چرا ویندوز عوض کردی؟
میگه حوصلهام سر رفته بود گفتم بزار یه ویندوز عوض کنیم!!!
ماشین کامنت گذاری اختراع شده؟
برای همه پست های اینک یک کامنت (تبلیغی) گذاشته شده! خوب اگه انسان بود و این کار را کرده بود میدونست توی یک وبلاگ نباید هزار تا کامنت اینجوری گذاشت! می رفت وبلاگهای مختلف تا هم بیشتر تبلیغ کرده باشه و هم وقتش تلف نشده باشه!!!
از فرامُش گشتگان گوشه زندان اوست
این عشقه...
ببین! من نمیگم این کارها رو نکن ها! اصلا به من چه؟ هر کی رو تو یه قبر میذارن!
میدونی من از چی عصبانی شدم؟ به خاطر اینکه تو به هرکدوم میرسی دم از عاشقی میزنی!
این جفاست! جفای به واژه عشق...
با این حرفا جز اینکه داری خودتو گول میزنی کار دیگه ای از پیش نمیبری.
تازه! میدونی که این حرفا تو کت من یکی نمیره! یه پست نوشته بودم تو پاکدیده در مورد یکی مثل تو! یادته؟
همتون مثل همید!
آدم شو!
نیاز داری؟ شوهر کن. تا کی میخوای تو این کثافت وول بخوری؟
والا ما نفهمیدیم یه دختر در طول یه زندگی 22 ساله که یحتمل تا 14 سالگیش هم دست چپ و راستش را نمیشناخته میتونه عاشق چند نفر شده باشه؟
یا شاید چند نفر میتونند گولش زده باشند؟
البته من میگم: چند تا پسر را میتونسته خر کرده باشه؟