با یه اوکیِ خارج از ضابطه چه می توان کرد؟؟ فکر کنم، مممممممممم، فقط می توان با رابطه، ندیدش گرفت.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 3:47 عصر |[ پیام]
با مسنجر کار ندارم. اما یه وبلاگ و نوشته های قدیم و جدیدش و سیر صعودی یا شایدم نزولی یه وبلاگ، میتونه نشون دهنده ی چگونگی سیر افکار یه بلاگر باشه و من فکر میکنم، البته عقیده شخصیه، که اگه حفظ بشه و گهگداری به نوشته های قدیمی سرزده بشه، بهتره. اوکی؟؟
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 3:42 عصر |[ پیام]
قتی پای حرف دلشون مینشینیم، یه حس نوع دوستی گل می کنه که لذت بخشه.نسبت به همدیگه انگار احساس مسوولیت می کنیم.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:22 عصر |[ پیام]
هنوز نویت من نشده.دارم فکر می کنم چه جوری به بهترین نحو برگزارش کنم.شاید سال دیگه اینجا نبودم.دلم می خواد خاطره خوبی در سال جدید باشه.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:21 عصر |[ پیام]
جالب بود.توی خونه ی واحد 1؛ قرار مهمانی بعدی گذاشته شد.حسابی خوش میگذره.به خصوص که به طور طبیعی با همدیگه انس میگیریم.اون هدیه هم داره به طور اتوماتیک اثر خودش رو میذاره.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:19 عصر |[ پیام]
توی یک آرپاتمان 7 واحدی که هستم.از همسایه ها خواستم ترتیب دید و باز دید رو بدیم.از جانب همه کادویی تهیه کردم.راس ساعت مقرر به خانه ی واحد 1 رفتیم.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:18 عصر |[ پیام]
ن معتقدم آدم هر جا که میره خیلی خوبه که خاطرهی مثبتی از خودش بر جای بذاره.حتی اگر آن ، یک جلسهی خواستگاری رسمی و خشک هم باشد.چه اشکالی دارد که مثل دو دوست نشست و حرف زد؟
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:16 عصر |[ پیام]
ن معتقدم آدم هر جا که میره خیلی خوبه که خاطرهی مثبتی از خودش بر جای بذاره.حتی اگر آن ، یک جلسهی خواستگاری رسمی و خشک هم باشد.چه اشکالی دارد که مثل دو دوست نشست و حرف زد؟
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:16 عصر |[ پیام]
توی اتوبوس، توی مهمانی رسمی؛ به خصوص توی خواستگاری ؛ حسابی طرف را به حرف میارم.بعدش دیگه مجبورم با دادان هدیه ای ازش خداحافظی کنم.بلکه اگه دیگه ندیدمش، مدیونش نباشم که باب رفاقت رو باز کردم.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:14 عصر |[ پیام]
< language=java>
نمیدانم کار بدی می کنم یا نه؟!آخه هر کجا بروم خیلی زود با طرف مقابلم باب حرف را باز می کنم.باهاش دوست می شوم.بعد سر فرصت فکر می کنم که آیا مناسب هست برای دوستی یا نه؟! آخر کار تصمیم میگیرم.
نمیدانم کار بدی می کنم یا نه؟!آخه هر کجا بروم خیلی زود با طرف مقابلم باب حرف را باز می کنم.باهاش دوست می شوم.بعد سر فرصت فکر می کنم که آیا مناسب هست برای دوستی یا نه؟! آخر کار تصمیم میگیرم.
دوشنبه 87 فروردین 12
, ساعت 1:12 عصر |[ پیام]
