وقتی موهات رو می کشی، لازم نیست اونا رو بکَنی. می تونی از تجربه ی طولانی من استفاده کنی.
شنبه 86 دی 22
, ساعت 7:50 عصر |[ پیام]
جز سایه سار مهربون تو
چیزی نه می خوام و نه می بینم...
چیزی نه می خوام و نه می بینم...
شنبه 86 دی 22
, ساعت 7:24 عصر |[ پیام]
پاهایم یخ کرده اند اما دستانم که بالا می برم، از گرما اذیت می شوند!
شنبه 86 دی 22
, ساعت 7:20 عصر |[ پیام]
سرعت همچنان پایین است...من برم یه کم بدَرسم....فعلا...یا حق...
شنبه 86 دی 22
, ساعت 2:12 عصر |[ پیام]
چه عجب بالاخره یادشون اومد و صفحه ی اصلی پارسی بلاگ رو دارن به روز می کنن.
شنبه 86 دی 22
, ساعت 2:7 عصر |[ پیام]
شکستن دله آدما خیلی راحته....ولی دل رو به دست آوردن خیلی سخته خیلی....
چقدر این جمله رو شنیدم ولی دو برابر اون، در واقعیت دیدم.
شنبه 86 دی 22
, ساعت 1:54 عصر |[ پیام]
به من همیشه می گفت الهه خانم. حالا میگه؛ خانم مهندس....میگم بابا جون بزار یه کم بگذره.من تازه ترم...هستم.کو تا من مهندس بشم....
از همین الان باره سنگینه مهندسی رو به دوش می کشیم....هم بده...هم عالیه عالیه..(عالی بهتره:دی!!)
از همین الان باره سنگینه مهندسی رو به دوش می کشیم....هم بده...هم عالیه عالیه..(عالی بهتره:دی!!)
شنبه 86 دی 22
, ساعت 1:51 عصر |[ پیام]
بهش گفتم: آخ جون. امتحانامون خورد به تعطیلی. خلاصه در رفتیم. میگه: بالاخره که چی باید که بدی. میگم: آره؛ ولی نه الان که توی این هوای به این قشنگی دوست دارم بشینم کناره مادر بزرگم که از گذشته ها میگه .خلاصه کناره بخاری و چایی و لبوی داغ...واییییی چه شود.
شنبه 86 دی 22
, ساعت 1:47 عصر |[ پیام]
