میدان امام اصفهان؛واقعا جای آرامی برای قرار گذاشتنه.جاتون خالی...خوش گذشت.
شنبه 86 اسفند 4
, ساعت 8:29 عصر |[ پیام]
< language=java>
>
به جای اینکه براش کامنت بذارم؛رفتم دیدمش.چقدر اینجوری راحتتره.
به جای اینکه براش کامنت بذارم؛رفتم دیدمش.چقدر اینجوری راحتتره.
شنبه 86 اسفند 4
, ساعت 8:28 عصر |[ پیام]
ما تازه سرحال و قبراق اومدیم نت.اونم با اعتبار شبانه...
جمعه 86 اسفند 3
, ساعت 3:15 صبح |[ پیام]
احساس میکنم دوستان هستند.منتهی با چراغ خاموش شبگردی میکنند.حالا چرا ...خدا داند...
جمعه 86 اسفند 3
, ساعت 3:14 صبح |[ پیام]
ماشالله مردم تو اینک چه سر حال نوشتهاند و رفته اند.
جمعه 86 اسفند 3
, ساعت 3:13 صبح |[ پیام]
آدم حاضر جواب ...اونم به این شدت...تازه اومدم نت.به من میگه:« بیداری؟»
گفتم الان اومدم.ازش پرسیدم تو چرا بیداری؟میگه :«منتظرم زمان نماز شب برسه»...میبینی تو رو خدا مردم را...
جمعه 86 اسفند 3
, ساعت 3:12 صبح |[ پیام]
ای بچه جان رها کن...اینک رو رها کن...
تو مگه کار و زندگی نداری؟مگه امتحان نداری؟برو سر درس هات...دیگه هیچ عذری رو نمی پذیرمها...کارم رو جلو انداختم ؛ نگی چرا ها؟؟؟
چهارشنبه 86 اسفند 1
, ساعت 1:3 عصر |[ پیام]
خواهی بشوی رسوا...همرنگ جماعت شو.
مجبورت می کنند تا از ادعات برگردی...کوفتم میشود؛ وقتی مجبورم کنند...
چهارشنبه 86 اسفند 1
, ساعت 1:1 عصر |[ پیام]
< language=java>
>
ای بابا...ایندفعه چرا اینجوری شده؟
ای بابا...ایندفعه چرا اینجوری شده؟
چهارشنبه 86 اسفند 1
, ساعت 12:59 عصر |[ پیام]
طفلی مادر بزرگ....هنوز هم وسط قصههایش خوابش میبرد.
دوشنبه 86 بهمن 29
, ساعت 6:50 عصر |[ پیام]