کوفتمه!!! نچ نچ .... تحریف مسلم.... نعع تعمیم مسلم....
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 8:4 عصر |[ پیام]
کاش چشمامون رو درست باز کنیم و کسانی رو که دوستمون دارن و دوستمون دارن و دوستمون دارن رو تشخیص میدادیم. یعنی به یه کلام، دوستان واقعی رو میدیدیم.
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 8:0 عصر |[ پیام]
مهربانا! به حق ذبح عظیم، یلدای بلندِ زمستانِ انتظار را، بهاری کن.
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 5:49 عصر |[ پیام]
باور نکن تنهائیت را/ من در تو پنهانم، تو در من/هرجای این دنیا که باشی، من با توئم تنهای تنها/من با توئم هرجا که هستی/حتی اگر با هم نباشیم/حتی اگر یک لحظه، یک روز با هم در این عالم نباشیم... با هم در این عالم نباشیم....با هم.....
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 3:38 عصر |[ پیام]
نمی دونم جاده ها فاصله ها رو کم میکنن یا زیاد؟؟ هرچی از جاده ها....... / مخصوصا جاده _بیر.... به ضاح...../ آندرستند؟؟
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 11:35 صبح |[ پیام]
باران همه شب سرشک غم ریزان است /شب مضطرب از وای شباویزان است
چیزی به سحر نمانده، برخیز که صبح / در مطلع لبخند سحرخیزان است
چیزی به سحر نمانده، برخیز که صبح / در مطلع لبخند سحرخیزان است
التماس دعا
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 3:16 صبح |[ پیام]
ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی
(نیما)
که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی
(نیما)
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 3:15 صبح |[ پیام]
بود بابا ! به جون مامان بزرگم بود! حالا نیست. مثل مامان بزرگم.
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 3:2 صبح |[ پیام]
خوب به منم اون روز یاد میدادین تا من بیچاره اونقدر ننویسم!!
جمعه 86 آذر 30
, ساعت 3:1 صبح |[ پیام]