دخترک تو را چیده بود و شاد،
در میان مرغزار میدوید،
و بوی عطر تو تمام دشت را گرفته بود،
گل من!
تو هیچ گاه مال من نبودهای...
در میان مرغزار میدوید،
و بوی عطر تو تمام دشت را گرفته بود،
گل من!
تو هیچ گاه مال من نبودهای...
جمعه 86 بهمن 26
, ساعت 10:45 صبح |[ پیام]
وقتی آدم سرش را کج بگیرد، قطعا کسی پیدا میشود که یک پسگردنی بهاش بزند. بابا همیشه میگفت: «سرت را بالا بگیر؛ گردن کج، بی پسگردنی نمیماند.»
پنج شنبه 86 بهمن 25
, ساعت 11:24 صبح |[ پیام]
خفقان میدانی چیست؟
من با تمام وجودم لمسش کردهام.
پنج شنبه 86 بهمن 25
, ساعت 10:32 صبح |[ پیام]
هر آنکه هستی بادا...
گر حامد و گبر و بتپرستی بادا...
این درگه ما درگه نومیدی هست!
بادا بادا... هر آن که هستی بادا...
ایشالا مبارک بادا...
پنج شنبه 86 بهمن 25
, ساعت 10:2 صبح |[ پیام]
زبانی بسته،
قلمی شکسته،
چشمی که دیگر حرف نمیزند،
دنیا! تسلیمم.
وقت مرگ فرا رسیده است...
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 7:59 عصر |[ پیام]
من فعلا میخوام درس بخونم.
گفته باشم!
گفته باشم!
سه شنبه 86 بهمن 23
, ساعت 1:43 عصر |[ پیام]
همه درهای شهر فهمیدند که...
و دیوار تو هنوز...
اوووووووی...!
و دیوار تو هنوز...
اوووووووی...!
سه شنبه 86 بهمن 23
, ساعت 2:37 صبح |[ پیام]
خدایا یا شفا بده یا مرگمان را برسان...
یا صبر بهمان بده. تحمل... تحمل... خدایا!
یا صبر بهمان بده. تحمل... تحمل... خدایا!
سه شنبه 86 بهمن 23
, ساعت 12:49 صبح |[ پیام]
آخر، یک روز از دستِ خوبیِ تو،
سبیلم را خواهم تراشید و ریش خنجری خواهم گذاشت،
و کمکهای ماشینم را خواهم خواباند و
صدای ضبط ماشینم را تا آخر باز خواهم کرد؛
جوری که همه بشنوند. و مثل آدمبدها ویراژ خواهم داد...
سبیلم را خواهم تراشید و ریش خنجری خواهم گذاشت،
و کمکهای ماشینم را خواهم خواباند و
صدای ضبط ماشینم را تا آخر باز خواهم کرد؛
جوری که همه بشنوند. و مثل آدمبدها ویراژ خواهم داد...
دوشنبه 86 بهمن 22
, ساعت 12:54 صبح |[ پیام]