میگم دلم میخات بتونه فکر کنه.
میگه تو اصلا نمیفهمی.
میگه تو اصلا نمیفهمی.
دوشنبه 86 بهمن 1
, ساعت 7:9 عصر |[ پیام]
مطمئنم اگه پارسال همچین وضعی که الان دارم رو میداشتم، میگرفتم یکی رو مفصل میزدم.
دوشنبه 86 بهمن 1
, ساعت 7:3 عصر |[ پیام]
خیلی دوسش داری؟
خودت باهاش زندگی کن.
عموی عزیز! عمهی عزیز! من تا همین نیمساعت پیش اسمش رو هم نمیدونستم.
خودت باهاش زندگی کن.
عموی عزیز! عمهی عزیز! من تا همین نیمساعت پیش اسمش رو هم نمیدونستم.
دوشنبه 86 بهمن 1
, ساعت 7:2 عصر |[ پیام]
ببین چی به روزم آوردی که حتی لبویی که حسن خریده رو نمیتونم بخورم.
دوشنبه 86 بهمن 1
, ساعت 7:2 عصر |[ پیام]
آقا! خانوم!
بهم حق بدید از پریدن کفتر روی پشت بوم به این نتیجه برسم که فسنجون با ربع انار زیاد رو دوست ندارم.
حق میدید.
بهم حق بدید از پریدن کفتر روی پشت بوم به این نتیجه برسم که فسنجون با ربع انار زیاد رو دوست ندارم.
حق میدید.
دوشنبه 86 بهمن 1
, ساعت 7:1 عصر |[ پیام]