دلم برای حسن تنگ شده است.ازوقتی وبلاگش را بسته است بیشتر دلم برایش تنگ
شده است.مخصوصا اینکه از آن موقع دیگر به ما سر نمی زند.
دلم برای حسن تنگ شده است.از اول رفاقتمان تا به حال حتی یک بار هم به من
زنگ نزده است با این وجود من دلم برای حسن تنگ شده است.
دلم برای حسن تنگ شده است.نشسته ام بسیاری از اینک هایش را خوانده ام اما
مثل بسیاری ازاینک های خودم کسی از آنها سر در نمی آورد.
مریضی هم بددردی است!
خدا هیچ آدم سالمی را مریض نکند...
همه کارهایم مانده. این چند روز به قدری گرفتار بوده ام که حتی نرسیدهام بروم مسجد. کاش حداقل امروز مریض نبودم...
خیلی وقت است به اینک سر نزده ام؛
مریضم؛ گلوم درد میکنه؛ سرم داره میپوکه؛ جای آمپول دیرزو هم که دیگه نگووو...
بیهوده دست بر دل من مینهد طبیب
لنگر حریف کشتی طوفان رسیده نیست!
به خموشی نشود راز محبت مستور
چه زنی مهر بر آن نامه که مضمون پیداست!
مضمون پیداست!