هزار سال اگه بگذره نمی تونم فراموش کنم که این همه ... من رو ...
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 3:24 عصر |[ پیام]
ترجیح می دهم تا یک ماه آینده به صفحه ی مدیریت وبلاگم سر نزنم؛ یا دست کم یادداشتی ننویسم؛ تا به خاطر این مشکلات حالم گرفته نشود. مثل الان که دارم خودم رو لعنت می کنم. الان هم که فرت و فرت آدم رو می فرسته بیرون.
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 3:18 عصر |[ پیام]
البته شما که وظیفه ای در قبال ما ندارید. الامر کله الیک...
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 3:17 عصر |[ پیام]
دیشب که داشتم می خوابیدم، داشتم مثل اسکارلت به خودم می گفتم الان بهش فکر نمی کنم؛ فقط چون فکر می کردم این فکرا فقط به خاطر خستگیه. ولی...
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 3:11 عصر |[ پیام]
خودت می دوی که ناراحتی م به خاطر این چیزا نیست. خیلی وقته یاد گرفته م به خاطر این چیزا خودم رو اذیت نکنم. اما یه خرده هم به من توجه کن.
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 3:6 عصر |[ پیام]
دنبال چی هستی؟ خب بگو دیگه اه. ماشالا تو که مثل دولت آقای فلان نیستی که روزنامه نداشته باشی. هزار تا راه داری برای حرف زدن.
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 3:0 عصر |[ پیام]
همه چیز نکبت و مزخرف و گند شده است. بابام جان من نمی فهمم تو چی از جون من بیچاره می خوای؟ چی می خوای؟
دوشنبه 86 بهمن 15
, ساعت 2:58 عصر |[ پیام]
چشمان تو هم مست می کند مرا
نیازی نیست که نه! اما ...
باید بگویم می ترسم از خودم...
نیازی نیست که نه! اما ...
باید بگویم می ترسم از خودم...
یکشنبه 86 بهمن 14
, ساعت 12:31 عصر |[ پیام]
پارسی بلاگ خیلی بهتر شده؛ بله دیگه! اگر رَم من رو هم یهویی چهار برابر می کردن می تونستم پرواز کنم؛ والللللللا!
یکشنبه 86 بهمن 14
, ساعت 11:41 صبح |[ پیام]