آئینه ای نای شنیدن ندارد، چروکی بر صورت آئینه یا بر صورت او؟
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:51 عصر |[ پیام]
اغلب چهره ی خود را در آب می نگریست، در آن چیزی جز موی سفید نمی دید. جوانیِ از دست رفته باز نمی گردد. چه فایده داشت آشفتن آب برکه؟
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:51 عصر |[ پیام]
هر بار که دروغی می گفت به جای آن که ازش بدم بیاد، از دروغ متنفر می شدم. به یاد حرفی می افتادم که می گفت این گونه عاشقی را از خدا می آموزم.
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:51 عصر |[ پیام]
بعضی دانشگاهها، فقط بعضی، اصلا قانون و این چیزا حالیشون نمیشه. میگن ساعت 9 ولی ساعت 10 هم کاری نمی کنند.
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:50 عصر |[ پیام]
بر ژرفای کدام حقارت نگریسته ای که چشمانت این گونه بلندای قله ها را جستجو می کند؟
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:50 عصر |[ پیام]
کدامین آتش بر جانش افتاده بود که ابراهیم را به داغ حیرت نشانده بود؟
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:50 عصر |[ پیام]
وقتی کم کاری او در دیگران اثر کرد، مثل کسی شده که از کاروان عقب افتاده و هر چی می دود چیزی جز شن های روان نمی بیند.
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:50 عصر |[ پیام]
اگر خواب مرا دیدی بیهوده در صدد تعبیر مباش، من همیشه بیدارم!
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:49 عصر |[ پیام]
تنها پرنده خوب دانست که آن سوی ابرها، آسمانی ابری وجود دارد؛ حتا بدون او.
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:49 عصر |[ پیام]
چقدر بده جایی قانونی نداشته باشه ولی وقتی تو به مشکلی برخوردی همه طبق قانون برات قضاوت کنند.
یکشنبه 87 شهریور 31
, ساعت 1:49 عصر |[ پیام]