وقتی فکر می کنم بهترین دوست ها در کنارم هستند از خدا می خوام کاش میشد بالهای فرشته ها رو مدتی بهمون قرض می داد و می رفتیم شهر فرشته ها...
دوشنبه 87 خرداد 20
, ساعت 2:16 صبح |[ پیام]
حالا انشاالله موفق شده باشید و تونسته باشید آپولو....ببخشید یادداشتتون رو هوا کرده باشین.
یکشنبه 87 خرداد 19
, ساعت 5:14 عصر |[ پیام]
البته ببخشید که من جواب دادم. آخه هر چی منتظر موندیم دیدیم جناب علی که جوابی به این پست ندادند. گفتیم اگه یکی جواب بده هیچی نمیشه. هر چند دیگه از تاریخ گذشته و ساعت انقضا شده!
یکشنبه 87 خرداد 19
, ساعت 5:13 عصر |[ پیام]
یک یادداشت هوا کردن بوده. آپولو که نمی خواستین هوا کنین:دی!
یکشنبه 87 خرداد 19
, ساعت 5:11 عصر |[ پیام]
شخصیتهای این گفتگو به دلایل امنیتی و حفاظتی نام برده نمی شوند:دی!
شنبه 87 خرداد 18
, ساعت 10:9 عصر |[ پیام]
می گفت: «قبل تر ها بهتر بود. حداقل با نوشته ها و وبلاگهای منتخب آشنا می شدیم». در جوابش گفت: «به نظر من اون طوری لوس بازی بود. این جوری بهتر و سنگین تر شده! توی هیچ سایتی این چیز ها رو نداشت. الان شده مثل سایتهای بزرگ و پیشرفته!».
شنبه 87 خرداد 18
, ساعت 10:7 عصر |[ پیام]
آنگاه خدا به احترام مرگِ زندگی
چشمان مرا سیاه پوش کرد.
چشمان مرا سیاه پوش کرد.
شنبه 87 خرداد 18
, ساعت 9:52 عصر |[ پیام]
کمی دورتر، دورتر از این دل بیمار
کمی دورتر از ترانه های خاموش
سکوت را می شکنند.
کمی دورتر از ترانه های خاموش
سکوت را می شکنند.
شنبه 87 خرداد 18
, ساعت 9:52 عصر |[ پیام]
در ناامیدی بسی امید است.
پایان شب سیه سفید است.
پایان شب سیه سفید است.
شنبه 87 خرداد 18
, ساعت 9:51 عصر |[ پیام]