به جز این سایه گسترده بی حاصل حسرت
نمی دانم چه دارم در میان حجم دستانم
نمی دانم چه دارم در میان حجم دستانم
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 1:46 صبح |[ پیام]
از تنگی این قفس مرا باکی نیست
در منظر این بهار، خاشاکی نیست
در نبض سحر زوال شب را دیدم
جز عشق، طنین رویش تاکی نیست
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 1:43 صبح |[ پیام]
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر، که خمخانه خراب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
خم گو سر خود گیر، که خمخانه خراب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان
تحریر خیال خط او نقش بر آب است
جمعه 86 دی 21
, ساعت 6:33 عصر |[ پیام]
با عادات زندگی میکنیم. میگن عادت خوی دوم انسانه. اما اگه مواظب این عادات نباشیم سریع رنگ وابستگی به خودش میگیره و تا به خودت بیای پاگیر شدی. پاگیر و وابسته ی یه عادت. حالا هر چه قدر هم اون عادت خوب و خوب و خوب باشه. خودش میگه وابستگی بده.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 5:46 عصر |[ پیام]
کم کم وبلاگستان رنگ محرم به خودش گرفته. کم کم غم از وبلاگا می باره. نمی دونم بگم درسته یا نه؟ آخه یه چیز درونیه و نمیشه گفت: چرا؟؟؟
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 5:42 عصر |[ پیام]
عکس العمل آدما به دلتنگی ها و ناراحتی ها متفاوته. یکی حرف میزنه، یکی می خوابه، یکی قهر می کنه، و .......یکی هم می نویسه.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 5:39 عصر |[ پیام]
هروقت می خوام یوزر و پسورد اینک رو وارد کنم یاد یه فیلم میفتم که توش همه شکل هم بودن اما شماره هاشون فرق داشت. اینجا هم همه مثل همند و فقط دغدغه هاشون فرق داره.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 5:38 عصر |[ پیام]
نمی دونم بی خیال شدم یا دارم اداش رو در میارم. خودمم نمی دونم.
دلم یه نموره باز تنگیده. شایدم به خاطر اولین شب محرم دلم اینطوریه.
دلم یه نموره باز تنگیده. شایدم به خاطر اولین شب محرم دلم اینطوریه.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 5:34 عصر |[ پیام]
