سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صبح می‏خواستم لنز بزارم؛ به این فکر می‏کردم: کم کم باید دنبال یه‏نفره بگردم؛ برام لنزم رو بزاره.


 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:54 عصر |[ پیام]

راستی....
دیشب چه جوونایی که این جمله رو....همون...همون....:
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد....
یا علی


 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:52 عصر |[ پیام]
خب من چه کار کنم...آخه دیشب دیدم از هر کی می پرسید و از این روز تعریف می کرد....یکی نبود نگه که می خوام عیدی ازشون بگیرم و فقط برای دیدن روی پاک و آسمانی این عزیان میرم...نمی دونم شاید هم اونم یکیش باشه....
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:51 عصر |[ پیام]
حالا خودمونیم....چقدر عیدی گرفتی؟...
ببینم نکنه فقط واسه عیدی ها پاشدی رفتی دیدنشون....واییییییی زبونم لال این چه حرفیه...
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:49 عصر |[ پیام]
می گه من آفتاب انورم.
خود تحویل گیری مفرط.
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:48 عصر |[ پیام]

راستی میگن: پولی رو که عیدی بگیریم ازشون خیلی تبرک داره...
چه برسه دیگه اونو بگذاری لای قرآن و....


 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:47 عصر |[ پیام]
خب ببینم، حالا به دیدن چند تا شون رفتی...
آخه شنیدم خیلی ثواب داره دیدنشون....البته به این حرفا نیست...دله آدم باید پاک و همراه با دل علی و نوادگانش باشه...
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:47 عصر |[ پیام]
به این میگن یه روزه پاک و خدایی و بیشتر هم متعلق به سیدها و سادات....
خوشا به حالشون...
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 2:45 عصر |[ پیام]
صبح بهاری...
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 9:43 صبح |[ پیام]
خدایا !
مسئولیت های شعیه بودن را که علی وار بودن و علی وار زیستن و علی وار مردن و علی وار پرستیدن و علی وار اندیشیدن و علی وار جهاد کردن و علی وار کار کردن و علی وار سخن گفتن و علی وار سکوت کردن است تا آنجا که در توان این بنده ناتوان علی است ، همواره فرا یادم آر .
 شنبه 86 دی 8 , ساعت 1:24 صبح |[ پیام]
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >