باز بوی عشق آمد و یاد حسین در کوچه های دلم آغازیدن گرفت. باز محرم آمد و خوش بو ترین عطر پرواز در پستوهای دلم وزیدن گرفت. باز محرم آمد و کلاس دلباختگی آغاز گشت. باز محرم آمد و مشق قمر منیر بنی هاشم سر مشق عشاق و دلباختگان قرار گرفت/ یا ابوالفضل مددی.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 4:33 عصر |
[ پیام]
دیباچه عشق و عاشقی باز شود/ دلها همه آماده پرواز شود/ با بوی محرم الحرام تو حسین/ ایام عزا و غصه آغاز شود.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 4:25 عصر |
[ پیام]
گاهی دلم نمیاد در میون اینک های از ته دل بعضیا اینجا بنویسم اما چه کنم؟؟؟!!!
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 4:23 عصر |
[ پیام]
عنقریب قافله به نینوا می رسد. دیرزمانی نمی پاید که نخلستان به تصرف نیزه دارن در آمده و هر نخل پناهگاه اشبه الرجال می گردد. خیمه ها ، مَامن تشنه لبان گشته و عباس با سر رو به فرات می گذارد. و عنقریب است که کف العباس، به شرف امانتداری نائل آید.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 12:22 صبح |
[ پیام]
یحتمل اگه اون یه نفر اینجا رو بخونه، عمرا دیگه افتخار چت با خودش رو نصیبتون کنه.
( تو کامنت هم نوشتم اما الیاس گفت اینجا هم بنویسم).
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 12:10 صبح |
[ پیام]
چقدر اینجا امشب ساکته!!
آدم فکر می کنه باید یواش بنویسه و هیس باشه.
وگرنه ممکنه خواب از اینک بره.
اونوقتشم آدم هوس شیطونی می کنه.
اما نُچ... فقط مودبانه می نویسیم. اینک می نویسیم.
پنج شنبه 86 دی 20
, ساعت 12:1 صبح |
[ پیام]
خُب من مطمئنم که آقا پلیس هم دلش برا بقیه تنگ میشه و خواب بقیه رو می بینه.
باور کنین راست می گم. میگین نععع، خُب از خود آقا پلیس بپرسین.
چهارشنبه 86 دی 19
, ساعت 11:53 عصر |
[ پیام]
حلا به باده نوشان،
فصل نوش می آید.
اینک،
صدای پای محرم به گوش می آید.
چهارشنبه 86 دی 19
, ساعت 11:51 عصر |
[ پیام]
نع ... دیگه حالا همه چی درسته و هرچیز سر جای خودشه. چه خوبه که همه چیز سر جای خودش باشه. حالا همه چیز اوکی هست. شکرا.
سه شنبه 86 دی 18
, ساعت 12:18 صبح |
[ پیام]
نُچ...نُچ.... واااای ... واااای .... قالب خورده به هم.....چند تا نقطه ناقابل، قالب رو زده به هم... واااای..واااای.
تازشم...همین.
سه شنبه 86 دی 18
, ساعت 12:2 صبح |
[ پیام]