خب چه کار کنم؟ مشکلی برام پیش اومده داره برام حل میکنه....خودش هم میگه راضیه...
خدا کنه راس بگه...
خدا کنه راس بگه...
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:57 صبح |[ پیام]
آخه چقدر می خوای اذیتش کنی؟ پاشو جمع کن بساطت رو؛ برو بخواب دیگه...
این موقع شب اینجا چی کار می کنی؟
این موقع شب اینجا چی کار می کنی؟
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:56 صبح |[ پیام]
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید،
آدمیت مُرد! گرچه آدم زنده بود.
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید،
آدمیت مُرد! گرچه آدم زنده بود.
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:45 صبح |[ پیام]
یکی بیاد به من بگه، آخه حالا که داری شعر می نویسی حداقل به جاش بنویس. آخه مگه الان بهاره که داری به پرستوهای مهاجر و سبزه و کوه و دشت و دمَن سلام می کنی؟!!!!!!

پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:40 صبح |[ پیام]
با همین دیدگان اشک آلود
از همین روزنِ گشوده به دود
به پرستو، به گل، به سبزه درود
از همین روزنِ گشوده به دود
به پرستو، به گل، به سبزه درود
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:38 صبح |[ پیام]
البت اصولا از این خطاها از ما سر نمی زنه.....آخه به ما میگن پاستوریزه....
آره جونِ....
آره جونِ....
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:36 صبح |[ پیام]
راز جوی، آب است
راز صبح آفتاب است
رازهای واقعی رازهای برملاست؛ مثل روز روشن است
راز این جهان خداست.
راز صبح آفتاب است
رازهای واقعی رازهای برملاست؛ مثل روز روشن است
راز این جهان خداست.
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:30 صبح |[ پیام]
راز راه، رفتن است
راز رودخانه، پل است
راز آسمان ستاره است
راز خاک گُل، راز اشک چکیدن است
راز رودخانه، پل است
راز آسمان ستاره است
راز خاک گُل، راز اشک چکیدن است
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:28 صبح |[ پیام]
دوست واژه است، واژه ای که از لبِ فرشته ها چکیده است.
دوست نامه است، نامه ای که از خدا رسیده است.
نامه ی خدا همیشه خواندنی است...
دوست نامه است، نامه ای که از خدا رسیده است.
نامه ی خدا همیشه خواندنی است...
پنج شنبه 86 دی 27
, ساعت 1:26 صبح |[ پیام]