بی بلوغ حکمتت مرا کدام صراط است به جود عالی اعلی!؟
چهارشنبه 86 اسفند 22
, ساعت 10:0 صبح |[ پیام]
بی تو درمانده ام، بی نسیم تو راکدم، بی تو هیچ ندارم، بی توانِ دستهای تو عاجزم، بی کمند عصمتت مرا کدام نجات است از چاه ظلمت دنیا!؟
چهارشنبه 86 اسفند 22
, ساعت 9:59 صبح |[ پیام]
گریزنده ام از دشمنی که پرنده ی روحم را دانه ی گمراهی می پاشد و دام انحراف می گسترد و از شیطانی که پنجه ی اغوا بر قلبم می فشرد...
چهارشنبه 86 اسفند 22
, ساعت 9:56 صبح |[ پیام]
ملجا گریزگاههای من! شنوای آوای من! خدای درد آشنای من! تنها پناهگاه من!...گریزان شده ام از...
چهارشنبه 86 اسفند 22
, ساعت 9:54 صبح |[ پیام]
چگونه چشم از تو برگیرم که تو چشم به من دوخته ای!؟
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:32 عصر |[ پیام]
من درِ خانه ی تو را می زنم، تو مرا به پیشِ مثلِ خویش می فرستی؟
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:27 عصر |[ پیام]
تو بارانی و من باران پرستم
تو دریایی، من امواج تو هستم
اگر روزی بپرسی باز گویم
تو من هستی و من نقش تو هستم!
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:24 عصر |[ پیام]