نمیتونم به سکوت کر کنندهی بعد از این آهنگ فکر کنم
ترجیح میدم من تموم بشم اما اون تموم نشه
آهای غمناک ترین نغمه چطور تونستی ترکم کنی؟
علی علی
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 7:0 صبح |[ پیام]
گونهی خیس
عینک کج
پوست سوخته
لبهای در بستنی تنیده
عینک کج
پوست سوخته
لبهای در بستنی تنیده
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:56 صبح |[ پیام]
نمیدونه خودآزاری برای من حکم خودارضایی داره
این طوری خودم رو تقویت میکنم
ارضا می کنم
شاید هم تبرئه
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:54 صبح |[ پیام]
یادم نیس الآن چند روزه از خونه بیرون نرفتم
یادم نیس توی این چند روز چند ساعت اینجا پشت این سیستم نشستم
یادم نیس چند بار این بین خوابیدم . چند بساعتش رو گریه کردم
هیچی یادم نیس
یادم نیس توی این چند روز چند ساعت اینجا پشت این سیستم نشستم
یادم نیس چند بار این بین خوابیدم . چند بساعتش رو گریه کردم
هیچی یادم نیس
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:53 صبح |[ پیام]
آروم گریه کن
مگه نمیبینی خوابند
مگه نمیفهمی توی این وضعیت باید آرامش داشته باشند؟
مگه نمیبینی خوابند
مگه نمیفهمی توی این وضعیت باید آرامش داشته باشند؟
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:35 صبح |[ پیام]
شبانه روز را چند دقیقهای خوابیدن و الباقی را توی این دنیای بی سر و ته دنبال تعبیرش گشتن!
روزمرگی شیرینیه!!
شکرت حق
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:24 صبح |[ پیام]
خوب که فهمید شده تنها مونس این خلوت ترین تنهاییهایم
حالا دیگر به چشمانم نمیآید تا او هم به سنت شکستن دل من رفتار کرده باشد
آخیش خدا دل خوشم که تو میبینی
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:21 صبح |[ پیام]
آهای دست نیافتنی
نباید از انتظار شیرین لمس کردن گونههات ؛ اینجا که به تایید چند تا رفیق اومدم بگم
اما خب همیشه که حرفها اجازه نمیگیرند
برجستگی گونههایت در خواب زیر لامسهی دستانم
و انتظار شیرین ؛ یادگاری خواب امشب!
نباید از انتظار شیرین لمس کردن گونههات ؛ اینجا که به تایید چند تا رفیق اومدم بگم
اما خب همیشه که حرفها اجازه نمیگیرند
برجستگی گونههایت در خواب زیر لامسهی دستانم
و انتظار شیرین ؛ یادگاری خواب امشب!
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:20 صبح |[ پیام]
از تک نویسنده بودن توی اینک حس خوبی ندارم
سه شنبه 87 شهریور 19
, ساعت 6:15 صبح |[ پیام]