سفارش تبلیغ
صبا ویژن
الاهی به مستان میخانه ات
به عقل آفرینان دیوانه ات...

 پنج شنبه 86 دی 13 , ساعت 12:54 صبح |[ پیام]
چه لذتی داره به وبلاگ یه خانم کوچولوی 6-7 ساله سر بزنی و براش کامنت بنویسی؛ بعدش توی نوشته ی بعدی ببینی از تو اسم برده!

 پنج شنبه 86 دی 13 , ساعت 12:46 صبح |[ پیام]
من کنارتما! به خدا درک کن من کنارتم؛ بفهم.
 پنج شنبه 86 دی 13 , ساعت 12:36 صبح |[ پیام]
مناطق شمالی تهران ، کاملا سفید پوش شده و برا فردا ابتدایی ها و راهنمایی ها تعطیل شدند. البته فعلا..
 پنج شنبه 86 دی 13 , ساعت 12:12 صبح |[ پیام]
سرهمان وبلاگ عربی که از یک سال پیش قولش را داده ام و هر بار می پرسد چی شد می گویم صبر کن چند وقت دیگه بالا می آید.

 چهارشنبه 86 دی 12 , ساعت 6:59 عصر |[ پیام]
امروز بعد از کلی وقت آی گوگل را باز کردم.
نوشته بودم باید با رفیع تماس بگیرم.
هنوز نگرفته ام.

 چهارشنبه 86 دی 12 , ساعت 6:56 عصر |[ پیام]
قاب پاییز غبار گرفته بود. قیصر نبود.
قطار می رود/تو می روی/تمام ایستگاه می
رود/و من چقدرساده ام /که سالهای سال/در انتظار تو/کنار این قطار رفته ایستاده ام/و
هم چنان/به نرده های ایستگاه رفته/تکیه داده ام...
 چهارشنبه 86 دی 12 , ساعت 6:53 عصر |[ پیام]
با این حساب گور بابای لنز.
من گریه می‏خوااام.
 چهارشنبه 86 دی 12 , ساعت 6:2 عصر |[ پیام]
یحتمل خانم دکتر عینکش رو ، جابجا میکنه و میگه:
نُچ ...آخه بزرگ شدین شما. زشته زشته...
 چهارشنبه 86 دی 12 , ساعت 3:34 عصر |[ پیام]
کلپاسه ، فکر کنم میشه مارمولک.(وووی)
 چهارشنبه 86 دی 12 , ساعت 2:47 عصر |[ پیام]
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >