چگونه چشم از تو برگیرم که تو چشم به من دوخته ای!؟
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:32 عصر |[ پیام]
من درِ خانه ی تو را می زنم، تو مرا به پیشِ مثلِ خویش می فرستی؟
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:27 عصر |[ پیام]
تو بارانی و من باران پرستم
تو دریایی، من امواج تو هستم
اگر روزی بپرسی باز گویم
تو من هستی و من نقش تو هستم!
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:24 عصر |[ پیام]
تشنگی عمیق من و باران مداوم بی حد و حصر تو، مرا از اقامت در زیر خیمه شکرت باز داشته است.
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:22 عصر |[ پیام]
در این وادی ظلمات بر فراز این صخره های دهشتناک، پرتویی از نور طاعتت را بر اندیشه ی پاهای خسته ی ما بتابان و ما را از لغزشهای سنگین معصیت دست بگیر!
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:20 عصر |[ پیام]
خوشحالم که به تعدا کافی خواهر شوهر دارم.آخه بچه هایم احساس بالندگی می کنند که عمه و عمو با محبت دارند.برای سلامتی خواهر شوهر ها...بلند صلوات...
دوشنبه 86 اسفند 20
, ساعت 3:53 صبح |[ پیام]