سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش هیچ‏وقت بلد نبودی بخندی...
 یکشنبه 87 فروردین 18 , ساعت 4:44 عصر |[ پیام]

یوزرنیم اینک روی کامپیوتر بود. من هم دقت چندانی برای حفظ کردنش نکرده بودم!
الان که ویندوز عوض شده یوزرنیم هم پاک شده!
مدیر هم نداریم که ازش بخوام یوزرنیم را در اختیارم بزاره!


 یکشنبه 87 فروردین 18 , ساعت 1:0 صبح |[ پیام]
داداشمان بی اجازه برداشته ویندوز عوض کرده!
می‏گم چرا ویندوز عوض کردی؟
میگه حوصله‏ام سر رفته بود گفتم بزار یه ویندوز عوض کنیم!!!
 یکشنبه 87 فروردین 18 , ساعت 12:56 صبح |[ پیام]
شعری خواهم ساخت
و خودم را
در آن
غرقه خواهم کرد...
نه همچون ماهی؛ که همچون کودکی سه ماهه

 یکشنبه 87 فروردین 18 , ساعت 12:47 صبح |[ پیام]
وقتی علی می نشیند پشت سیستم، همه اش توی کارش دخالت می کنم و هی ماوس را ازش می گیرم و غیره. نمی دانم چرا. کسی می داند؟
 شنبه 87 فروردین 17 , ساعت 10:1 عصر |[ پیام]
  

Again hate ....                                            


 شنبه 87 فروردین 17 , ساعت 5:25 عصر |[ پیام]

ماشین کامنت گذاری اختراع شده؟

برای همه پست های اینک یک کامنت (تبلیغی) گذاشته شده! خوب اگه انسان بود و این کار را کرده بود میدونست توی یک وبلاگ نباید هزار تا کامنت اینجوری گذاشت! می رفت وبلاگهای مختلف تا هم بیشتر تبلیغ کرده باشه و هم وقتش تلف نشده باشه!!!


 شنبه 87 فروردین 17 , ساعت 1:12 عصر |[ پیام]
می خواهم راهنماییش کنم. می ترسم ناراحت شود. می دانم که به دردش می خورد.
 شنبه 87 فروردین 17 , ساعت 11:9 صبح |[ پیام]
شاید یکی از نویسندگان اینک پست قبلی رو نوشته بودن و ارسالش را من زدم!
 شنبه 87 فروردین 17 , ساعت 11:7 صبح |[ پیام]

-قبل تر ها بیشتر سیاسی می نوشت...
-اوهوم!


 شنبه 87 فروردین 17 , ساعت 11:7 صبح |[ پیام]
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >