تو بهش می گفتی سررسید سورمه ای. باشه. همون سررسید سورمه ای. خیلی وقته به دفتر عشقم سر نزده م. دفتر گریه؛ دفتر دلتنگی. همون دفتری که یه بار کامل کامل چسبکاری ش کردم. یادته؟ همون دفتری که پر بود از ناامیدی هام. «در سراشیبی که نامش...
پنج شنبه 86 آذر 29
, ساعت 2:5 صبح |[ پیام]