خیلی دلم می‏خواست الان کتاب غرور و تعصب پیشم بود تا صبح می‏نشستم و دخلش را می‏آوردم. امروز بعد از ظهر خیلی خوابیده‏ام... خوابم نمی‏آید. اگرچه اگر نخوابیده بودم هم بعید بود خوابم ببرد. امشب شب تلخی است؛ کاش باران می‏آمد...
 چهارشنبه 86 آذر 28 , ساعت 2:57 صبح |[ پیام]