به قیوم گفتم تو که بچه ت اینقدر آرومه نباید اینجوری خوابش کنی؛ با این گول زنکا! گفتم همین یه ذره که بیتابی می کنه رو باید با بغل کردن آرومش کنید. ولی معلوم بود این کاره نیست. خانومش رو ندیدم اما معلوم بود اوشون هم اینکاره نیستن. چون بچه هه از اول تا آخر پیش ما بود!
 چهارشنبه 86 آذر 28 , ساعت 1:4 صبح |[ پیام]