سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زنگ زدم به الیاس. کلی باهاش حرف زدم. سوار موتور بود. یه چیزی گفت خندیدم؛ گفت: خیلی وقت بود این‏جوری نخندیده بودی. یعنی اینقده ضایعم من؟ که الیاسی که شش ماه یه بار هم با هم حرف نمی‏زنیم این‏جوری میگه.


 یکشنبه 87 تیر 30 , ساعت 11:6 عصر |[ پیام]