«برای اولین بار تو.... .... ......... احساس کمبود کلمه کردم.»
اگه جمله ی بالایی رو نمیگفتم دق میکردم.
یکشنبه 87 اردیبهشت 1
, ساعت 6:43 عصر |[ پیام]
لعنت به تو آقای ابطحی.
لعنت.
به همین شدت.
کاش فحش خفن خفن بلد بودم.
یکشنبه 87 اردیبهشت 1
, ساعت 6:27 عصر |[ پیام]
فرض بگیرید آدم با این وضعیت بخواهد چت هم بکند.
چه آشی بشود.
چه آشی بشود.
شنبه 87 فروردین 31
, ساعت 11:44 عصر |[ پیام]
ملت شریف اینک!
لطفا برای ابراز همدردی با اینجانب بدون انگشتهای سبابه و انگشت انگشتری دست راست تایپ کنید.
آخه کسی نیست بهم بگه سماوره جیزه. خطر داره.
بچه جون دست نزن!
لطفا برای ابراز همدردی با اینجانب بدون انگشتهای سبابه و انگشت انگشتری دست راست تایپ کنید.
آخه کسی نیست بهم بگه سماوره جیزه. خطر داره.
بچه جون دست نزن!
شنبه 87 فروردین 31
, ساعت 11:43 عصر |[ پیام]
مادرم میگه براش آب هویج درست کنم.
حامد! دلت بسوزه.
حامد! دلت بسوزه.
چهارشنبه 87 فروردین 28
, ساعت 11:50 عصر |[ پیام]
کسی میدونه چرا وقتی آدم غمبرکش میگیره یاد اینک میفته.
؟
؟
سه شنبه 87 فروردین 27
, ساعت 3:15 عصر |[ پیام]
توی فرنز شیرم کلی یاداشت و عکس و کاریکاتور خنده دار هست ولی حوصله ندارم بخندم.
همه ی آیتم هارو میکشم؛ باهم.
همه ی آیتم هارو میکشم؛ باهم.
سه شنبه 87 فروردین 27
, ساعت 3:14 عصر |[ پیام]
خدا خیر بده این اینک رو که مجبورم کرد به امروز فکر کنم که این یادم بیاد. امروز تولد داریم. قراره من کیک تولد بپزم. دیر شد. باید برم. خدا حافظ
یکشنبه 87 فروردین 25
, ساعت 7:49 عصر |[ پیام]
دیشب به یه نفر حسودیم شد.
کاش اون یه نفر قدر بدونه.
کاش اون یه نفر قدر بدونه.
یکشنبه 87 فروردین 25
, ساعت 7:47 عصر |[ پیام]