me: من دیگه بیشتر از این نمیکشم . (عکس خمیازه)شما برنده. شب بخیر
hadi: شرمنده شب شما هم بخیر خوب خبوابی.
hadi: شرمنده شب شما هم بخیر خوب خبوابی.
چهارشنبه 86 دی 12
, ساعت 12:44 عصر |[ پیام]
آرشیو چتهای 11/13/06 را میخوانم.
به خیلیها میگفتم شما.
چهارشنبه 86 دی 12
, ساعت 12:37 عصر |[ پیام]
یادم باشد از خانم دکتر بپرسم میتونم با لنزم گریه کنم یانه.
چهارشنبه 86 دی 12
, ساعت 11:16 صبح |[ پیام]
از اولین برف پارسال یکسال بزرگتر شدم.
یکسال بزرگتر شدم؟
چهارشنبه 86 دی 12
, ساعت 10:49 صبح |[ پیام]
یادش بخیر اولین برف پارسال.
ایستاد کنار تیر چراغ برق و زل زد به دونهبرفهایی که توی نور چراغ بهتر دیده میشن.
به قاعدهی یک دختر چهارده ساله ذوق کرده بود.
دوست دارم بدونم هنوز هم همچینه.
چهارشنبه 86 دی 12
, ساعت 10:20 صبح |[ پیام]
برای بار چند دهم یادداشت گریهکن سرباز آقای مهندس رو توی یه وبلاگ دیگه میبینم.
رو که نیست حتی صد رحمت به سنگ پای قزوین.
رو که نیست حتی صد رحمت به سنگ پای قزوین.
یکشنبه 86 دی 9
, ساعت 9:54 صبح |[ پیام]
چه حالی میده این تابلوی «شما باید عنوان و متن را پر نمایید» را دوز زدن
یکشنبه 86 دی 9
, ساعت 9:45 صبح |[ پیام]