وقتی اون قدر اون قدر اون قدر ضعیف شده باشی که نتونی خواسته هیچکسی رو برآورده کنی...
سه شنبه 86 آذر 20
, ساعت 11:36 عصر |[ پیام]
این تیکه رو خیلی دوست دارم.
خودش آشنای پاییزه و اما...
واسه خاطر تو از بهار سروده...
باید هزار تا کتاب نوشت برای همین یه تیکه.
خودش آشنای پاییزه و اما...
واسه خاطر تو از بهار سروده...
باید هزار تا کتاب نوشت برای همین یه تیکه.
سه شنبه 86 آذر 20
, ساعت 4:49 عصر |[ پیام]
بعضی وقتا نیاز به توجه داری. کت و کولت هم اگه درد کنه، با این توجهه درست میشه.
به خدا راست میگیم آقا!
به خدا راست میگیم آقا!
سه شنبه 86 آذر 20
, ساعت 3:26 عصر |[ پیام]
ساعت دو و نیمه! هنوز چشمام داره میسوزه؛ هنوز کت و کولم درد میکنه. هنوز نگرانم. هنوز دلشوره دارم. هنوز...
سه شنبه 86 آذر 20
, ساعت 2:40 عصر |[ پیام]
غرقم توی خاطرهها.
خاطرهها که نه! شاید بشود گفت خاطرهشعرها.
خاطرهها که نه! شاید بشود گفت خاطرهشعرها.
سه شنبه 86 آذر 20
, ساعت 2:12 عصر |[ پیام]
خدایا عمر گل عمر حباب است
اسیر باد یا نقشی بر آب است...
اسیر باد یا نقشی بر آب است...
سه شنبه 86 آذر 20
, ساعت 2:0 عصر |[ پیام]