قند اینجا گذاشته؛ اما می ترسم بخورم؛ آخه از احساس خوشبختی می ترسم. شاید نزاره بخوابم؛ با احساس بدبختی راحت تر میشه خوابید!

 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 2:24 صبح |[ پیام]
حالا یکی میگه: باز این سیاسی نوشت؛ اه.

 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 2:21 صبح |[ پیام]
به کوری استکبار جهانی نوشتم؛ با عنوان: شورای نگهبان سکوت زده؛ چرا؟ همین. گفتم داشتم توی وبلاگم یادداشت می نوشتم؟ اها گفتم.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 2:18 صبح |[ پیام]
دارم یه چیزی می نویسم برای وبلاگم؛ خدا کنه زنده بمونه!
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:38 صبح |[ پیام]
یک قند گذاشته ام توی دهنم؛ احساس می کنم خوشبخت ترین آدم دنیا هستم.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:23 صبح |[ پیام]
من معتادم؛ معتاد گفتنِ بعضی حرف ها.
دیگه چه خبر؟

 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:21 صبح |[ پیام]
و تو چه می دانی چشم های پف کرده چه معنایی می دهند.
 شنبه 86 دی 15 , ساعت 9:31 عصر |[ پیام]
حکما خیلی وقتا حرفی برای گفتن نداری؛ اما اگه سوالی ازت بکنن، یه عمر می تونی حرف بزنی.
یاعلی مددی!

 جمعه 86 دی 14 , ساعت 9:55 عصر |[ پیام]
یه جایی پیدا کرده م که عکس پیشنهاد می کنه. دارم فعلا امتحان می دم؛ تا بتونه سلیقه ی من رو به دست بیاره.

 جمعه 86 دی 14 , ساعت 9:38 عصر |[ پیام]
ایول. همه ی اینک رو خوندم. خسته نباشم!
 جمعه 86 دی 14 , ساعت 6:14 صبح |[ پیام]
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >