انگار اون پرتغال خورون خیلی مزه کرده بود....فک کنم اگه ندا خانم نمی یومدن، حالا حالاها، باید می دیدیمش. واقعا خدایا شکرت.
چهارشنبه 86 دی 26
, ساعت 11:56 عصر |[ پیام]
امیدوارم یه وقت به بلاگفایی ها؛ بر نخوره....
ما اصولا سعی می کنیم در بی طرفی به سر ببریم....
ولی خب...این یکی خیلی واسم فرق داره...
فقط پارسی بلاگ.همین.....
ما اصولا سعی می کنیم در بی طرفی به سر ببریم....
ولی خب...این یکی خیلی واسم فرق داره...
فقط پارسی بلاگ.همین.....
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:14 صبح |[ پیام]
مادرانه ی عزیز: می بینیم که خدا رو شکر هیچ اشکالی از پارسی بلاگ نبود...
من از شما خواهش می کنم؛ فکر اسباب کشی رو فراموش کنید....
من همون وبلاگه مادرانه رو در همین پارسی بلاگ دوست دارم.
من از شما خواهش می کنم؛ فکر اسباب کشی رو فراموش کنید....
من همون وبلاگه مادرانه رو در همین پارسی بلاگ دوست دارم.
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:13 صبح |[ پیام]
اصولا با اسباب کشی به سوی بلاگفا صد در صد مخالفم....
(حالا نمی شد من اونو نگم....همین مونده ترور بشیم!!!)
(حالا نمی شد من اونو نگم....همین مونده ترور بشیم!!!)
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:6 صبح |[ پیام]
خب چند اینک فرستادیم روی اینک.....هیچ ایرادی نبود....سرعت هم از موشک و جت و....بیشتره....نمی دونم چی شده....
کاشکی دیشب زودتر از اینا باهاشون صحبتیده بودم....
(آهان اگه من نمی رفتم اصلا درست نمی شد:دی!!!)
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:5 صبح |[ پیام]
< language=java>
کاشکی می دونستم اون کد واسه چی، همیشه کناره مطالبه مادرانه ی عزیز؛ همراه و همدمش شده!!!!!
کاشکی می دونستم اون کد واسه چی، همیشه کناره مطالبه مادرانه ی عزیز؛ همراه و همدمش شده!!!!!
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:3 صبح |[ پیام]
خسته نباشید....بله گاهی اوقات این جوری میشه....
خب من الان اومدم یه ارسالی بکنم...ببینیم اشکال از اینجاست یا ....
خب من الان اومدم یه ارسالی بکنم...ببینیم اشکال از اینجاست یا ....
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:2 صبح |[ پیام]
خب انگار اشکالی از پارسی بلاگ وجود نداره...
ماشاالله عینه فشفشه ارسال کرد....
حذف هم نشد...
ماشاالله عینه فشفشه ارسال کرد....
حذف هم نشد...
یکشنبه 86 دی 23
, ساعت 8:2 صبح |[ پیام]
شبها به ماه دیده تو را یاد می کنم
با مَه فسانه گفتم و فریاد می کنم
شاید تو هم به ماه کنی؛ ماه من نگاه
با این خیال خاطر خود شاد می کنم.
با مَه فسانه گفتم و فریاد می کنم
شاید تو هم به ماه کنی؛ ماه من نگاه
با این خیال خاطر خود شاد می کنم.
شنبه 86 دی 22
, ساعت 11:27 عصر |[ پیام]
براش آف گذاشتم بیاد؛ تا با هم اینک بنویسم...هیچ وقت از تنهایی خوشم نیومده!!!
(برای جلوگیری از اغتشاشات ذهنی، سایه جون منظورم بودند)
(برای جلوگیری از اغتشاشات ذهنی، سایه جون منظورم بودند)
شنبه 86 دی 22
, ساعت 10:55 عصر |[ پیام]