دلتنگی از چیه؟؟ از چه جنسیه؟؟ چرا گاهی سراغ آدم میاد و خودشم میره!!! چرا میاد که دوباره بره!! فکر کنم که خودمون میاریمش و خودمون دعوتش می کنیم. خودمون در دلمون رو به روی دلتنگی باز می کنیم.
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 9:8 عصر |[ پیام]
کاش می شد قلمی بر غم ها کشید و بر شادی ها افزود. کاش می شد با شادی ها ، لبخند رو تمدید کرد. کاش با شادی ها هم خونه بودیم. نع ... همخونه نع ... همدل بودیم. اصلا کاش نع... ؟؟؟؟؟
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 9:2 عصر |[ پیام]
Why despondency? Why inconvenience?
I am worry!!
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 8:57 عصر |[ پیام]
تازشم آقای پارسی بلاگ ....پ ا ر ت ی ب ا ز ی ب ا ز ی ..... کرده. من حسودیمه.
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 2:47 صبح |[ پیام]
ووووووی خیلی ترسناک بود. دو تا رعد و برق شدید پشت سر هم. فکر کنم نماز آیات واجب شدم. خلاصه که ترسید. سایه ترسید.
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 2:45 صبح |[ پیام]
اصلا از بیان اینکه گفتم اینک ها متفاوتند قصدم انتقاد نبود. من فقط خواستم حس خودم رو بگم که تازه از خوندن این مدل اینک های متفاوت که نوشته های خودمم جزءشونه ، لذت میبرم. همین اخوی، اگه بد عنوان شد ببخشینم.
چهارشنبه 86 بهمن 24
, ساعت 12:36 صبح |[ پیام]
آدمها از جنس برگند. گاهی سبزند، گاهی پائیزن و زردند. زمستون دیده نمیشن. تابستون سایبون سبزند.
آدما خیلی قشنگن. حیف که هر لحظه یه رنگن.........حیف.
سه شنبه 86 بهمن 23
, ساعت 11:44 عصر |[ پیام]
پنجره را باز کرده تا حضور گرم تابستانیت را با وزش نسیم بهاری پیوند زده و از قله برفی نگاهت تا سراشیبی های عطر حضورت با چشم سر به تماشا نشینم.
سه شنبه 86 بهمن 23
, ساعت 11:41 عصر |[ پیام]
گاهی وقت ها که تو یه صفحه اینک، نویسنده ها متفاوتند، اینک ها خوندن دارند. اینک هایی با دغدغه های متفاوت. نگرش هایی مختلف. دید گاه هایی چندگانه و نگاههایی چند سویه.
سه شنبه 86 بهمن 23
, ساعت 11:22 عصر |[ پیام]
نمیدونم چرا گاهی آدم الکی دلش یوهویی میگیره.
همین!
جمعه 86 بهمن 19
, ساعت 3:49 صبح |[ پیام]
