مثل یه خلوت میمونه... خلوتی با درون... خلوتی با خودت.. چقدر این خلوت ها و این نگاه به درون، گاهی چشم آدم رو باز میکنه...
شنبه 87 تیر 22
, ساعت 1:32 صبح |[ پیام]
و گاهی چقدر احساس میکنم که به این سکوت و آرامش نیاز دارم. و دلم هوای اینجا رو میکنه.
شنبه 87 تیر 22
, ساعت 1:31 صبح |[ پیام]
گاهی سکوت اینجا و آرامش حاکم بر اون، من و یاد محیط کتاب خونه ها میندازه ها....
شنبه 87 تیر 22
, ساعت 1:29 صبح |[ پیام]
چه حس بدی داره آدم وقتی از اعتماد یه نفر سوء استفاده میکنه...چه حس بدی داره آدم وقتی نمیخواد ولی مجبوره از اعتماد یه نفر سوء استفاده کنه...
جمعه 87 تیر 21
, ساعت 6:30 عصر |[ پیام]
ماکسیم ربه کا را کشته بود...باورم نمیشود...او که غرق شده بود!!!
پنج شنبه 87 تیر 20
, ساعت 6:21 عصر |[ پیام]
من مطمئنم یکی دارد اینجا سرک میکشد...این بوی عطر برایم خیلی آشناست...
پنج شنبه 87 تیر 20
, ساعت 6:19 عصر |[ پیام]
دلم بدجور هوای رسپنا کرده...چه لحظه ی بدی بود وقتی آخرین پست وبلاگ مادرانه را دیدم...
پنج شنبه 87 تیر 20
, ساعت 6:16 عصر |[ پیام]