سفارش تبلیغ
صبا ویژن

17-       آن می‌شوم! هر دو نفر قبلی خاموشند! انگار با همان سوء تفاهم رفته اند!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:17 صبح |[ پیام]

16-       دوباره از اول سیم کشی شروع می‌شود! دردسر دارد. مخصوصا آن قسمتش که پشت بخاری است!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:16 صبح |[ پیام]

15-       سیم ایوان را درست می‌کینم. حالا تلفن خانه وصل می‌شود اما تلفن اتاق من همچنان قطع است!!!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:16 صبح |[ پیام]

14-       با هم به ایوان می‌رویم. میبینیم سیم به طرز فجیعی پاره شده است! بابا می‌گوید: کار کار گربه است! حتما وقتی از گوش دیوار پایین می‌آمده ، پایش به سیم گیر کرده است! (یادم می‌افتد که چند لحظه پیش چطور از پشت درخت خرمالو بیرون پرید و مرا ترساند!)


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:15 صبح |[ پیام]

13-       اعصابم به هم می‌ریزد! به بابا می‌گویم. میگویدلابد اشکال از توی ایوان است!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:14 صبح |[ پیام]

12-       دوباره به اتاق بر می‌گردم. تلفن را امتحان می‌کنم. تلفن قطع است!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:14 صبح |[ پیام]

10-       به حیاط می‌روم! گربه ای از پشت درخت خرمالو بیرون می‌پرد! می‌ترسم!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:12 صبح |[ پیام]

11-       گوشی تلفن را همراه خودم برده ام. از پریز پشت در امتحان می‌کنم. تلفن وصل است!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:12 صبح |[ پیام]

9-       سیم دوباره کاملا باز می‌شود اما اشکال از اینجا نیست! تمام تلفن خانه قطع است!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:11 صبح |[ پیام]

81-       حدس می‌زنم که از سیم تازه کشیده شده باشد! از آخر شروع می‌کنم و سیم را بررسی می‌کنم!


 دوشنبه 86 اسفند 20 , ساعت 1:10 صبح |[ پیام]
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >