سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بچه‏ها خندیدن و من از خندیدن‏‏شون شادم. شکر.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:54 عصر |[ پیام]
فلش مموریم چش شده؟
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:44 عصر |[ پیام]
وقت ناهار شد. ناهار لوبیا پولو... بوش که خوبه ... حالا تا طعمش ...
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:19 عصر |[ پیام]
مدیریت محتوایی هم لذتی داره برای خودش. درسته که وقتت را می‏گیره ولی لذتی داره. جدید نوشته‏های دوستان را می‏بینی و نوشته‏های نو و وبلاگ‏های نو را می‏شناسی.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:7 عصر |[ پیام]
این ویدئو کلوپی نمی‏خواد باز کنه فیلم‏هاش را پس بگیره. خسته شدم اینقدر این روزها اوردم و بردم. یه خلوار کار دارم ولی بی خیال.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 1:5 عصر |[ پیام]
خیلی وقت است دفتر توسعه مهمان نبوده‏ام. امروز میهمان هستیم. از صدقه سر این برف و تنبلی‏مان است.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 12:59 عصر |[ پیام]
دلستر یخ کرده توی پارک ... برف ... جیگرت خنگ می‏شه...

 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 12:39 صبح |[ پیام]
فرنی فروشی هم بسته بود. اعصابمان خورد شد. دوست داشتم فرنی بخورم. توی سرما حال می‏دهد.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 12:38 صبح |[ پیام]
اخ حال داد سرما و برف. به قول حامد مردم برف ندیده. ما که داشتیم حال می کردیم. رفتیم کتابخانه. لذت بردیم. به کفش‏هایی که خریدم هم درود و صلوات فرستادیم.
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 12:37 صبح |[ پیام]
دل و دماغ نوشتن ندارم. نوشتنم می‏اید ولی اینکه پرورش بدهم. حوصله ندرام. سوژه تا دلت بخواهد دارم ولی ...
 دوشنبه 86 دی 17 , ساعت 12:36 صبح |[ پیام]
<      1   2   3   4   5   >>   >