سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با محمد حسن صحبت می‏کردیم در مورد اینک نویسی. بعد دلم خواست بیایم اینجا سری بزنم. اینک جایی است برای ثبت اینک‏ها. فقط همین.


 دوشنبه 87 مهر 8 , ساعت 4:26 عصر |[ پیام]
با محمد حسن صحبت می‏کردیم در مورد اینک نویسی. بعد دلم خواست بیایم اینجا سری بزنم. اینک جایی است برای ثبت اینک‏ها. فقط همین.
 دوشنبه 87 مهر 8 , ساعت 4:24 عصر |[ پیام]
شب که میشود. باید استراحت کنیم. ولی چشمانم بیشتر باز میشود. مگر خواب میره به چشم. سقف پوسید این همه نگاش کردم.

 سه شنبه 87 خرداد 14 , ساعت 10:47 عصر |[ پیام]
قصدم این بود که اینجا نمی بزنم ولی ... پارسی در فایرفاکس یا فایرفاکس در پارسی بلاگ یاری نکرد. بگذریم.
 سه شنبه 87 خرداد 14 , ساعت 7:27 عصر |[ پیام]
وقتی در یک مجموعه چند نفری کار می‌کنی، اختلاف سلیقه‌ها، کم کاری، ناهماهنگی و بدقلقی‌ها قابل تحمل هستن، چون همگی با هم دوست هستیم ولی اضطراب دیرشدن کارها، دوستی را هم تحت شعاع قرار می‌دهد.
 چهارشنبه 86 اسفند 8 , ساعت 7:29 عصر |[ پیام]
کم کم دارم به این باور می رسم که به درد دوستی نمی خورم. بیشتر به این درد می خورم که دور باشم از همه و هر کس مرا می بیند خوشحال شود ولی
 سه شنبه 86 اسفند 7 , ساعت 4:30 عصر |[ پیام]
شب‌ که می‌شود باید خوابید. خوابید تا زندگی کرد. صبح هم باید بیدار شد تا زندگی کرد. زندگی دو حالت دارد، خواب، بیدار. جفتش هم برای زندگی است. زندگی ...
 پنج شنبه 86 دی 20 , ساعت 12:18 صبح |[ پیام]
درس‏هام مونده. اومدم اینک نویسی. جالب است. برو درس‏ت را بخون. فردا پس فردا که نه. هفته بعد امتحان داری. ملت شنصد هفته دیگه امتحان کار‏شناسی ارشد دارن،‏وبلاگشان خوشگشان را بستن. اون وقت من...
 چهارشنبه 86 دی 19 , ساعت 11:44 صبح |[ پیام]
همسایه‏مان فوت کرد.
 چهارشنبه 86 دی 19 , ساعت 11:36 صبح |[ پیام]
کامنت که می‌گذاردید هنوز بوی چیز می‌دهد. چرا اینگونه کامنت می‌گذارید؟

 سه شنبه 86 دی 18 , ساعت 3:1 عصر |[ پیام]
   1   2   3   4   5   >>   >