سفارش تبلیغ
صبا ویژن
می‌رویم پس از حدود دو ماه کنار گذاشتن وبلاگ‌مان، بازگشت‌نامه بنویسیم آن‌جا
 سه شنبه 87 مهر 9 , ساعت 12:51 عصر |[ پیام]

توی گوگل red‌ رو سرچ کردم. چه عکسای خوشگلی

http://tinyurl.com/red-google


 سه شنبه 87 مهر 9 , ساعت 12:44 عصر |[ پیام]
اینک، دومین!
 سه شنبه 87 مهر 9 , ساعت 12:48 صبح |[ پیام]

تورج نگهبان. بهرام حصیری


 دوشنبه 87 مهر 8 , ساعت 11:35 عصر |[ پیام]
هنوز چکه می‌کرد؛ بعد از یک سال! ای تنبل!
 شنبه 87 مهر 6 , ساعت 10:40 صبح |[ پیام]
به الیاس گفتم خوبی؟ گفت خوبم. خدا رو شکر. گفتم خوب خوب؟ گفت آره خب. و بعد شروع کرد که اگه خوب فکر کنی همه چی خوبه؛ و قس...
 یکشنبه 87 تیر 30 , ساعت 11:10 عصر |[ پیام]

یاد اون روزایی به خیر که برای حـ...ـمه کامنت گذاشتم و گفتم بزرگ‏ترین اشتباه من این بود که وبلاگم رو به ... نشون دادم. یاد اون روزایی به خیر که هیچ‏کی نمی‏دونست من میرم کافی‏نت چه غلطی می‏کنم.


 یکشنبه 87 تیر 30 , ساعت 11:7 عصر |[ پیام]

زنگ زدم به الیاس. کلی باهاش حرف زدم. سوار موتور بود. یه چیزی گفت خندیدم؛ گفت: خیلی وقت بود این‏جوری نخندیده بودی. یعنی اینقده ضایعم من؟ که الیاسی که شش ماه یه بار هم با هم حرف نمی‏زنیم این‏جوری میگه.


 یکشنبه 87 تیر 30 , ساعت 11:6 عصر |[ پیام]

خواندم؛ همه را. بی‏انصافی. همین.

راستی! چشم.


 پنج شنبه 87 تیر 20 , ساعت 5:47 عصر |[ پیام]
قول نمی‌دم تا اون‌وقتی که تو می‌خوای، کاری برای تو داشته باشما!
 پنج شنبه 87 تیر 20 , ساعت 2:12 عصر |[ پیام]
   1   2   3   4   5   >>   >